« Home | زاپاس » | اشتباهی کوچک » | شروع.. » | فرشته ی آزاد » | بی حوصله از سختیِِِ ِ تو » | کسالت » | یه آدم معمولی » | آرزو دارد... » | ديشب اتفاقی افتاده بود » | آمدم... »

جهنم سرگردان

شب را نوشیده ام
و بر این شاخه های شکسته می گریم.
مرا تنها گذار
ای چشم تبدار سرگردان!
مگذار خواب وجودم را پرپر کنم.
مگذار از بالش تاریک تنهایی سر بردارم
و به دامن بی تار و پود رویاها بیاویزم.
سپیدی های فریب
روی ستون های بی سایه رجز میخوانند.
طلسم شکسته ی خوابم را بنگر
بیهوده به زنجیر مروارید چشمم آویخته.
او را بگو
تپش جهنمی مست!
او را بگو: نسیم سیاه چشمانت را نوشیده ام.
نوشیده ام که پیوسته بی آرامم.
جهنم سرگردان!
مرا تنها گذار.
سهراب
****
عشق یعنی آزادی...آزادی جسم،نه! آزادی روح ، آزادی خودم
و من آزاد ِ آزادم
عاشق ِ عاشقم.

بازنده شدم!! نه در جنگ و نه در پیکار. بازنده شدم به جرم دیر رسیدن و نه بخاطر نرسیدن...کمک نمیخواهم فقط کمی اراده برای دویدن و دویدن
دیگر دوست ندارم بخندم یا گریه کنم و حتی دوست ندارم هر دو را با هم انجام دهم (یه بار تجربه کردم حس جالبی بود!) فقط دوست دارم به سوی افقی آبی رنگ بدوم.

man asire asiram
va asheghe ashegham

chetori DOSTE man?
man na azadam na asiram
felan too barzakham

و این لحظه آن چنان احساس نیاز کردم که...
احساس گم کردن تو واقعا بدترین احساسی که تا به حال داشتم
همیشه به این امید دارم که یه روز یه جایی شاید دوباره همدیگرو دیدیم.
ولی یه لحظه یه چیز غریب بهم گفت دیگه گمت کردم دیگه نمیبینت ...
و حالا
الان
انگار از یک کابوس وحشتناک گریخته ام
لطفا لیوانی آب به من بده مادر
دوستت دارم مادرم

و من هنوز دچار سپيديهاي هرچند گاه "فريبم "...!!

........

و خواهم ماند!!
.......

از طلسم شكسته خواب گريزانم!!

...........

ممنون از حضورت و خوشحالم از آشناييت

" گل "

mamnoon az harfaye nazadat ...room tasir dasht,ey kash hamishe adama harfaye nagoftashoono bezanan ta harfaye goftashooooon....

سلام رضا جان
مرسي كه سرزدي
حتما و با كمال ميل لينكم كن ومن هم
كارهاي جالب و نويي داري
مرسي از پيامت
ميدانم چه ميگويي...توي يه قابيم

Post a Comment